۱۳۹۷ فروردین ۱۵, چهارشنبه

« سرود تقدیس زندگی»

▫️نامه زندانی سیاسی مجید اسدی به گلرخ ایرایی که در قرچک ورامین در ۶۱مین روز اعتصاب غذا بسر میبرد و در حالت کماست:

▫️کاری از آن دست که تو می‌کنی در ستایش مرگ نیست چرا که، هیبت زنجیر و زندان را شکستن و بر جبر کور ممنوعیت تاختن تا شعله حقیقت خاموشی نگیرد، همان سرود تقدیس زندگی است.

▫️گلرخ عزیز!
اندیشیدن به شرایطی که در آن قرار داری چالش برانگیز است، جنگی است از گونه “بود” یا “نبود”.

تاب و تب و جدیت تو فراتر از مرزهای دوستی، هر کس را به ورطه انتخابی تعیین‌کننده می‌کشاند.

▫️آخر، عنصر مقاومت این‌گونه است، خاصه آن که زن باشی آن هم در سرزمینی که در آن زن بودن خود به تنهایی پلیدترین شر است و مستوجب بالاترین شکنجه و نفرین. وقتی قلم‌ات را شکستند و قفل بر دهانت زدند، گریبان چاک کرده و به میدان تاختی تا جان‌ات شعله‌ی آتش عصیانت و نفیر بلند دهان‌ات باشد در نبردی نابرابر و رودررو، که سرنوشت آن را اراده تو رقم می‌زند.

▫️هر چند ذره ذره از جسم‌ات آب می‌شود و این همه، فهم آن را برای هر غایب میدان و نشسته‌ای دشوار می‌کند که شاید به همدلی حتی بگویند: “با مرگ نحس پنجه میفکن” اما یک روح بی‌قرار چه کند که دیگر کمترین تاریکی را برنمی‌تابد و هرچه از زور ظلم و ستم پنهان شده در پوستین قوانین و دم و دستگاه دیوانی، برایش به قفسی تنگ می‌ماند که بر پرواز مهر ممنوع می‌زند و امروز تو را فراتر از آنچه در گذر این سال‌ها شناخته‌ام می‌بینم. حتی اگر اکنون به اعتصابت پایان دهی دیگر صحنه‌ای که آفریدی برای همیشه ثبت خواهد ماند.

استوار بمانی

▫️مجید اسدی – زندان گوهردشت / چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۷

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فوری فوری در اشتهارد کرج جوانان حوزه علمیه را به آتش کشیدن الان درحال رفتن به سمت فرمانداری برای تسخیرش هستند 🔸 میان جاده کرج هم درگیری ...