۱۳۹۷ مرداد ۹, سهشنبه
فیلمی جدید و دیده نشده از تظاهرات مردم کرج 🔻۹مرداد۹۷ 🔹شعار مردم: حتى اگر بسيجى از آسمون بباره اين خيزش مردمى هنوز ادامه داره شعار: توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه
فیلمی جدید و دیده نشده از تظاهرات مردم کرج
🔻۹مرداد۹۷
🔹شعار مردم: حتى اگر بسيجى از آسمون بباره
اين خيزش مردمى هنوز ادامه داره
شعار: توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه
۱۳۹۷ مرداد ۸, دوشنبه
🔻نامه مریم اکبری و گلرخ ایرایی به مناسبت سالگرد قتل عام ۶۷ نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم
🔻نامه مریم اکبری و گلرخ ایرایی به مناسبت سالگرد قتل عام ۶۷ نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم
💢زندانیان سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی و مریم اکبری منفرد در سالگرد قتل عام ۶۷ طی نامه ای سرگشاده و بی خطاب کشتار بیرحمانه زنان و مردان زندانی سیاسی را درمحکوم کردند.
🔹«گرمای تلخ مرداد ماه در تاریکی شب میان آسمان بی ستاره و زمین خوابآلود شب را از معجون عشق و مرگ سرشار کرده بود و زمزمههای عشق و مقاومت در سایههای شب در آهنگی تلخ و شیرین به گوش میرسید و سرنوشتی ملکوتی در آستانه رویاها در برابر چشمهای جهانیان به رقص درمیآورد.
گلواژهها قطرههایی بودند که مثل بلور نور سبکبال و بیآلالیش از طنابهای دار عبور کردند و مثل شبنمی بر بالای سربرگ تاریخ ایران جوانه زدند.
🔹در پس واژهها نبردی سهمگین در جریان بود. نبردی میان آنانکه رسالتشان تجاوز به ناموس واژهها و ارزشهای انسانی بود با آنانکه به احیا کلمات برخاستند و برای حفظ ارزشهای انسانی که مهیبترین نیروی ضد خلق تلاش بر نابودی آن داشت مقاومت کردند و اینگونه بود که آنان سربدار شدند تا از حرمت و ساحت کلمات و ارزشها حفاظت کنند.
وقتی برگ برگ تاریخ ایران را ورق میزنیم مرحلهای به پایان میرسد و مرحلهای نوین پدیدار میگردد. انقلاب مشروطه، نهضت جنگل، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ۵۷، قتلعامهای دههی ۶۰ و به ویژه کشتار تابستان ۶۷ (گورهای دسته جمعی جان باختگان قتل عام ۶۷، خاوران تهران که ۳۰ سال است خانوادهها بدون داشتن نام و نشانی از عزیزان خود هر هفته بر سر مزار شهدا میروند و یا خانوادههای عزیز شهرستان که فرزندان خود را در حیاط خانه خود دفن کردهاند) اتفاقات سال ۸۸، وقایع ۶ و ۷ مرداد ۸۸ و… اما تاریخ نشان داد که در هیچ برههای از زمان این رشادتها فنا ناپذیر نیستند؛ چرا که در بعد فکری و اندیشه جاودانند نه در بقای جسمانی.
آنان رفتند اما با خون خودشان سقفهای ناباوری و ناامیدی را از هم شکافتند و به اسارت و بندگی و تسلیم و رذالت در هیچ شرایطی تن ندادند؛ چه در میدان تیر و چه بر بالای چوبههای دار. آنها بهای سنگین آزادی را پرداختند و جریان روشنگر و رشادتهای آنها به رغم همه دسیسهها و خاکسترهایی که بر سرشان ریختند هر روز و هر لحظه ادامه یافت.
فراموشی در همه حال حاضر است و عقب نمینشیند مگر آنکه به عقب برانیاش، نمیگریزد مگر آنکه بگریزانیاش، چون پیش آید تو را درمانده و ناتوان میسازد. نیرویی که قادر است تو را به نابودی کشد.
🔹رژیم همواره سعی کرده تا تاریخ دهه ۶۰ و کشتار۶۷ را را در اذهان مردم حذف نماید و با عناوین گوناگون سعی در سانسور آن دارد، از تخریب گورهای جمعی گرفته و یا با خطاب قرار دادن قربانیان به نام تروریست و… هر چه بیشتر بر این هدف پای میفشرد؛ غافل از اینکه در تمام این سالها خانوادهها بودند که تلاش کردند این خاطره و تاریخ فراموش نشود و با وجود ابزارهای سرکوب و فضای امنیتی صدایشان را به جهان برسانند.
🔹دیوارهای این اختناق و پنهان کاری با امواج خروشان جنبش دادخواهی فروریخت و نهاد خودکامگی و استبداد سلطنت دینی که کاخ قدرتش را با تکیه بر فقر و فحشا و اختلاس و چوبههای دار بنا کرده به خود لرزید… حفاظت از تاریخ دهه شصت که بخشی از تاریخ ایران است وظیفهی هر ایرانی است و باید با بررسی این دهه و محاکمه آمران و عامران آن در دادگاه خلق از تکرار جنایت جلوگیری شود و تا زمانی که تحقیقات مستقل در این مورد انجام نگیرید و عاملین این کشتار محاکمه نشوند از پای نخواهیم نشست؛ نه میبخشیم نه فراموش میکنیم.
مریم اکبری، گلرخ ابراهیمی ایرایی / زندان اوین، مرداد۹۷»
💢زندانیان سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی و مریم اکبری منفرد در سالگرد قتل عام ۶۷ طی نامه ای سرگشاده و بی خطاب کشتار بیرحمانه زنان و مردان زندانی سیاسی را درمحکوم کردند.
🔹«گرمای تلخ مرداد ماه در تاریکی شب میان آسمان بی ستاره و زمین خوابآلود شب را از معجون عشق و مرگ سرشار کرده بود و زمزمههای عشق و مقاومت در سایههای شب در آهنگی تلخ و شیرین به گوش میرسید و سرنوشتی ملکوتی در آستانه رویاها در برابر چشمهای جهانیان به رقص درمیآورد.
گلواژهها قطرههایی بودند که مثل بلور نور سبکبال و بیآلالیش از طنابهای دار عبور کردند و مثل شبنمی بر بالای سربرگ تاریخ ایران جوانه زدند.
🔹در پس واژهها نبردی سهمگین در جریان بود. نبردی میان آنانکه رسالتشان تجاوز به ناموس واژهها و ارزشهای انسانی بود با آنانکه به احیا کلمات برخاستند و برای حفظ ارزشهای انسانی که مهیبترین نیروی ضد خلق تلاش بر نابودی آن داشت مقاومت کردند و اینگونه بود که آنان سربدار شدند تا از حرمت و ساحت کلمات و ارزشها حفاظت کنند.
وقتی برگ برگ تاریخ ایران را ورق میزنیم مرحلهای به پایان میرسد و مرحلهای نوین پدیدار میگردد. انقلاب مشروطه، نهضت جنگل، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ۵۷، قتلعامهای دههی ۶۰ و به ویژه کشتار تابستان ۶۷ (گورهای دسته جمعی جان باختگان قتل عام ۶۷، خاوران تهران که ۳۰ سال است خانوادهها بدون داشتن نام و نشانی از عزیزان خود هر هفته بر سر مزار شهدا میروند و یا خانوادههای عزیز شهرستان که فرزندان خود را در حیاط خانه خود دفن کردهاند) اتفاقات سال ۸۸، وقایع ۶ و ۷ مرداد ۸۸ و… اما تاریخ نشان داد که در هیچ برههای از زمان این رشادتها فنا ناپذیر نیستند؛ چرا که در بعد فکری و اندیشه جاودانند نه در بقای جسمانی.
آنان رفتند اما با خون خودشان سقفهای ناباوری و ناامیدی را از هم شکافتند و به اسارت و بندگی و تسلیم و رذالت در هیچ شرایطی تن ندادند؛ چه در میدان تیر و چه بر بالای چوبههای دار. آنها بهای سنگین آزادی را پرداختند و جریان روشنگر و رشادتهای آنها به رغم همه دسیسهها و خاکسترهایی که بر سرشان ریختند هر روز و هر لحظه ادامه یافت.
فراموشی در همه حال حاضر است و عقب نمینشیند مگر آنکه به عقب برانیاش، نمیگریزد مگر آنکه بگریزانیاش، چون پیش آید تو را درمانده و ناتوان میسازد. نیرویی که قادر است تو را به نابودی کشد.
🔹رژیم همواره سعی کرده تا تاریخ دهه ۶۰ و کشتار۶۷ را را در اذهان مردم حذف نماید و با عناوین گوناگون سعی در سانسور آن دارد، از تخریب گورهای جمعی گرفته و یا با خطاب قرار دادن قربانیان به نام تروریست و… هر چه بیشتر بر این هدف پای میفشرد؛ غافل از اینکه در تمام این سالها خانوادهها بودند که تلاش کردند این خاطره و تاریخ فراموش نشود و با وجود ابزارهای سرکوب و فضای امنیتی صدایشان را به جهان برسانند.
🔹دیوارهای این اختناق و پنهان کاری با امواج خروشان جنبش دادخواهی فروریخت و نهاد خودکامگی و استبداد سلطنت دینی که کاخ قدرتش را با تکیه بر فقر و فحشا و اختلاس و چوبههای دار بنا کرده به خود لرزید… حفاظت از تاریخ دهه شصت که بخشی از تاریخ ایران است وظیفهی هر ایرانی است و باید با بررسی این دهه و محاکمه آمران و عامران آن در دادگاه خلق از تکرار جنایت جلوگیری شود و تا زمانی که تحقیقات مستقل در این مورد انجام نگیرید و عاملین این کشتار محاکمه نشوند از پای نخواهیم نشست؛ نه میبخشیم نه فراموش میکنیم.
مریم اکبری، گلرخ ابراهیمی ایرایی / زندان اوین، مرداد۹۷»
🔻اعتصاب بازاریان در تهران، شهر ری، تبریز، قشم، کرج
🔻اعتصاب بازاریان در تهران، شهر ری، تبریز، قشم، کرج و برخی دیگر از شهرها از صبح امروز شروع شده است.
🔸اعتصاب در پی جهش افسارگسیخته ارزش دلار تا ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان صورت گرفته است. شب گذشته بازاریان فراخوان به اعتصاب گسترده دادند. مردم نیز در شبکههای مجازی از این فراخوان استقبال کرده و تاکید میکردند این وضعیت دیگر برایشان قابل تحمل نیست.
🔸بازار سلطانی، زند و طلافروشان در تهران از صبح امروز بستهاند. در تبریز بازار طلا و جواهر و بازار آغری و در کرج بازاریان خیابان قزوین در اعتصاب هستند. شهریار نیز شاهد اعتصاب بازاریان این شهر است.
🔸از مرکز و شمال غربی ایران به جنوب هم که برویم، بازاریان بندرعباس را میبینیم که به اعتصاب پیوستهاند.
بازاریان رشت نیز کرکرهها را بالا نداده و همراه همکاران خود در سایر نقاط کشور، به اعتصاب پیوستهاند.
🔸درود بر همه بازاریانی که به اعتصاب پیوسته و مردمی که از خواست عادلانه آنها حمایت میکنند.
۱۳۹۷ مرداد ۷, یکشنبه
تداوم اعتصاب کامیونداران در هفتمین روز، به مثابه ناقوس مرگ حکومت است
دور دوم اعتصاب کامیونداران شریف و باغیرت برای هفتمین روز ادامه یافت. اعتصاب قوی کامیون داران در حالی دومین دور خود را آغاز کرده است که به حق میتوان این اعتصاب را همسنگ و هموزن اعتصاب نفتگران در آخرین روزهای حکومت شاه دانست.
این اعتصاب شریان حیاتی سراسر شهرهای میهن است و با ادامه خود عاقبت بسیار سنگین و سختی را برای حاکمان رقم خواهد زد.
به همین دلیل حکومت سعی و تلاش فراوان میکند که این اعتصاب را مخفی کند و هیچ انعکاسی از آن داده نشود. با انواع ترفند ها تلاش میکند راننده ها را فریب بدهد و از ادامه اعتصاب باز دارد.
همزمان پیامهای حمایت کسبه از اعتصاب کامیونداران در فضای اجتماعی نشر داده میشود
پیام حمایت جمعی از بازاریان و کسبه اراک از کامیون داران اعتصابی
پیام حمایت جمعی صنف درب و پنجره دو جداره مشهد از کامیون داران اعتصابی
پیام حمایت جمعی از بازاریان و کسبه جنوب تهران از کامیون داران اعتصابی
پیام حمایت کارگران و کارمندان پالایشگاه شازند اراک از کامیون داران اعتصابی
جلوی پایانه طرق مشهد تعداد لاستیک کامیون دولتی برای عرضه با قیمت صد هزار تومان ارزانتر گذاشته بودند تا شاید به این طریق اعتصاب رانندگان را بشکنند.
اما کامیونداران اعتصابی توجهی به این ترفند نمی کردند.
روز یکشنبه ۷ مرداد ۹۷ جمعی از کامیونداران اصفهان و شهرکرد در هفتمین روز اعتصاب خودشان در ورودی تونل اصفهان شهرکرد پارک کردند.
این اعتصاب ناقوس مرگ حکومت است.
تحولات شتابان این روزها در حالیکه به نخستین دور تحریمهای آمریکا۶ روز باقیمانده است به صورت شتابان پیش میرود.
این سرعت بقدری سریع است که عمله حکومت عصبی و افسار پاره کرده هستند.
اینهم یک عکس جمعی از رانندگانی که به نیابت از مردم گلوی حکومت را میفشارند درود
#ایران -🥁فوری -سخنگوی مجاهدین خطاب به سران ومزدوران رژیم:
✍️«مبادا از ترس مرگ خودکشی کنید؛تا زمان پیوستن به آن ۱۷هزار،خویشتنداری کنید!»
«باید در انتظار خشم و قهرخلق..باشید!»
یادداشت زندانی سیاسی مجید اسدی از زندان گوهردشت کرج 🔻زندانی سیاسی مجید اسدی از زندان گوهردشت کرج یادداشتی فرستاده است و خطاب به خامنهای و سایر سران رژیم آخوندی نوشته است: شما که سنتتان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری میکند؟ چوبههای دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تنها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جانها نشاندید. 💥متن کامل یادداشت زندانی سیاسی مجید اسدی پاسخی به الطاف ملوکانه ! از زبان بازجو و قاضی و دادستان و زندانبان بارها و بارها این جمله را شنیدهایم که:" این لطفی است که در حقتان میکنیم!". خاصه آن که این کلمه "لطف" در ازای داشتن تنها اندکی از حقوق اولیه یک زندانی، همواره به رخ او کشیده میشود تا مجرم بودنش را در پیش چشمان او مشروع جلوه دهند. چنان که دادستان، حق ملاقات آرش با خانوادهاش را یک "لطف" میداند و رئیس زندان دسترسی بیماران زندانی به دارو و درمان را یک "لطف " از سوی خود قلمداد میکند. آخر رژیمی که در آن مردم، رعیت و بنده شمرده میشوند و وطن، ایلغار و تیول ولایت و خواجه گان و سپاهیان او، دیگر دم زدن از حقوق انسانی در قاموس اینان، خود جُرم است و آنچه میماند تنها همان "لطفی" است تا مگر به خیالشان با روغنش ،تار سبیل شکسته اقتدارشان را چرب کنند! 🔻حال اگر تاب شنیدنش را دارید پس خطاب به ریز و درشتتان میگویم: شما که سنتتان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری میکند؟ چوبههای دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تنها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جانها نشاندید. به نان پارهای از سفره بیبضاعت مردم قانع نشدید، آب را هم به رویشان بستید و گلوله نثارشان کردید. خرده دسترنج کارگران و دهقانان را در کیسههای پرناشدنیتان اندوختید تا قصرهای قیصریتان خشت بر خشت بالاتر رود. دختران و زنان را در کنج پستوها و دهلیزهای جاهلیتان زنده زنده به گور سپردید. از جنگلها، شوره زارها ساختید و نشانی از آبادی و آبادانی بر جای نگذاشتید. جامه زهد و تقوی بر قامت خدعه و نیرنگ پوشاندید، دین و آیین مردم را بر سر نیزه کردید، تیغ بر گلوی مردم نهادید تا به آیین و سنت باطلتان درآیند و بر بالای منبر پیغمبر چون بوزینگان جست و خیز گرفتید و بر پیشانی مردم مهر تکفیر و رفض و ارتداد زدید؛ کونوا قرده خاسئین! 🔻این است یک از بیشماران الطاف ملوکانهای که لقلقه زبان شماست و ما یکسره بر تمامی آن تف کردهایم. به شما میگویم که از این تخت و کرسیهای فرعونی و گنج و خزانههای قارونیتان جز استخوانهای پوسیده و سردابههای ویرانه و از این همه نام و عناوین و القابتان جز ننگ و نفرت بر جای نخواهد ماند. اما پیش از آن روز، موعد نزدیک حسابرسیتان را دریابید که امواج سیلان و خروشان دریای خلقی غرنده و چالاک و خشمناک در پیش است تا مثقال به مثقال آن الطاف ملوکانه را ،در پیشگاه عدالت یکجا بالا بیاورید! ⚡️مجید اسدی زندان گوهردشت مرداد ۹۷
یادداشت زندانی سیاسی مجید اسدی از زندان گوهردشت کرج
🔻زندانی سیاسی مجید اسدی از زندان گوهردشت کرج یادداشتی فرستاده است و خطاب به خامنهای و سایر سران رژیم آخوندی نوشته است:
شما که سنتتان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری میکند؟ چوبههای دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تنها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جانها نشاندید.
💥متن کامل یادداشت زندانی سیاسی مجید اسدی
پاسخی به الطاف ملوکانه !
از زبان بازجو و قاضی و دادستان و زندانبان بارها و بارها این جمله را شنیدهایم که:" این لطفی است که در حقتان میکنیم!". خاصه آن که این کلمه "لطف" در ازای داشتن تنها اندکی از حقوق اولیه یک زندانی، همواره به رخ او کشیده میشود تا مجرم بودنش را در پیش چشمان او مشروع جلوه دهند. چنان که دادستان، حق ملاقات آرش با خانوادهاش را یک "لطف" میداند و رئیس زندان دسترسی بیماران زندانی به دارو و درمان را یک "لطف " از سوی خود قلمداد میکند.
آخر رژیمی که در آن مردم، رعیت و بنده شمرده میشوند و وطن، ایلغار و تیول ولایت و خواجه گان و سپاهیان او، دیگر دم زدن از حقوق انسانی در قاموس اینان، خود جُرم است و آنچه میماند تنها همان "لطفی" است تا مگر به خیالشان با روغنش ،تار سبیل شکسته اقتدارشان را چرب کنند!
🔻حال اگر تاب شنیدنش را دارید پس خطاب به ریز و درشتتان میگویم:
شما که سنتتان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری میکند؟ چوبههای دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تنها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جانها نشاندید. به نان پارهای از سفره بیبضاعت مردم قانع نشدید، آب را هم به رویشان بستید و گلوله نثارشان کردید. خرده دسترنج کارگران و دهقانان را در کیسههای پرناشدنیتان اندوختید تا قصرهای قیصریتان خشت بر خشت بالاتر رود. دختران و زنان را در کنج پستوها و دهلیزهای جاهلیتان زنده زنده به گور سپردید. از جنگلها، شوره زارها ساختید و نشانی از آبادی و آبادانی بر جای نگذاشتید. جامه زهد و تقوی بر قامت خدعه و نیرنگ پوشاندید، دین و آیین مردم را بر سر نیزه کردید، تیغ بر گلوی مردم نهادید تا به آیین و سنت باطلتان درآیند و بر بالای منبر پیغمبر چون بوزینگان جست و خیز گرفتید و بر پیشانی مردم مهر تکفیر و رفض و ارتداد زدید؛ کونوا قرده خاسئین!
🔻این است یک از بیشماران الطاف ملوکانهای که لقلقه زبان شماست و ما یکسره بر تمامی آن تف کردهایم. به شما میگویم که از این تخت و کرسیهای فرعونی و گنج و خزانههای قارونیتان جز استخوانهای پوسیده و سردابههای ویرانه و از این همه نام و عناوین و القابتان جز ننگ و نفرت بر جای نخواهد ماند. اما پیش از آن روز، موعد نزدیک حسابرسیتان را دریابید که امواج سیلان و خروشان دریای خلقی غرنده و چالاک و خشمناک در پیش است تا مثقال به مثقال آن الطاف ملوکانه را ،در پیشگاه عدالت یکجا بالا بیاورید!
⚡️مجید اسدی
زندان گوهردشت
مرداد ۹۷
🔻زندانی سیاسی مجید اسدی از زندان گوهردشت کرج یادداشتی فرستاده است و خطاب به خامنهای و سایر سران رژیم آخوندی نوشته است:
شما که سنتتان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری میکند؟ چوبههای دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تنها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جانها نشاندید.
💥متن کامل یادداشت زندانی سیاسی مجید اسدی
پاسخی به الطاف ملوکانه !
از زبان بازجو و قاضی و دادستان و زندانبان بارها و بارها این جمله را شنیدهایم که:" این لطفی است که در حقتان میکنیم!". خاصه آن که این کلمه "لطف" در ازای داشتن تنها اندکی از حقوق اولیه یک زندانی، همواره به رخ او کشیده میشود تا مجرم بودنش را در پیش چشمان او مشروع جلوه دهند. چنان که دادستان، حق ملاقات آرش با خانوادهاش را یک "لطف" میداند و رئیس زندان دسترسی بیماران زندانی به دارو و درمان را یک "لطف " از سوی خود قلمداد میکند.
آخر رژیمی که در آن مردم، رعیت و بنده شمرده میشوند و وطن، ایلغار و تیول ولایت و خواجه گان و سپاهیان او، دیگر دم زدن از حقوق انسانی در قاموس اینان، خود جُرم است و آنچه میماند تنها همان "لطفی" است تا مگر به خیالشان با روغنش ،تار سبیل شکسته اقتدارشان را چرب کنند!
🔻حال اگر تاب شنیدنش را دارید پس خطاب به ریز و درشتتان میگویم:
شما که سنتتان جز جنگ و تباهی نیست با اسیران دست بسته ۶۷ چه کردید که تاریخ نرون و چنگیز و هیتلر در برابرش شرمساری میکند؟ چوبههای دار بر سر هر خیابان و برزن افراشتید و روشنی چراغ رونق هر خانه را ربودید و رخت عزا بر تنها پوشاندید و داغ مرگ عزیزان بر جانها نشاندید. به نان پارهای از سفره بیبضاعت مردم قانع نشدید، آب را هم به رویشان بستید و گلوله نثارشان کردید. خرده دسترنج کارگران و دهقانان را در کیسههای پرناشدنیتان اندوختید تا قصرهای قیصریتان خشت بر خشت بالاتر رود. دختران و زنان را در کنج پستوها و دهلیزهای جاهلیتان زنده زنده به گور سپردید. از جنگلها، شوره زارها ساختید و نشانی از آبادی و آبادانی بر جای نگذاشتید. جامه زهد و تقوی بر قامت خدعه و نیرنگ پوشاندید، دین و آیین مردم را بر سر نیزه کردید، تیغ بر گلوی مردم نهادید تا به آیین و سنت باطلتان درآیند و بر بالای منبر پیغمبر چون بوزینگان جست و خیز گرفتید و بر پیشانی مردم مهر تکفیر و رفض و ارتداد زدید؛ کونوا قرده خاسئین!
🔻این است یک از بیشماران الطاف ملوکانهای که لقلقه زبان شماست و ما یکسره بر تمامی آن تف کردهایم. به شما میگویم که از این تخت و کرسیهای فرعونی و گنج و خزانههای قارونیتان جز استخوانهای پوسیده و سردابههای ویرانه و از این همه نام و عناوین و القابتان جز ننگ و نفرت بر جای نخواهد ماند. اما پیش از آن روز، موعد نزدیک حسابرسیتان را دریابید که امواج سیلان و خروشان دریای خلقی غرنده و چالاک و خشمناک در پیش است تا مثقال به مثقال آن الطاف ملوکانه را ،در پیشگاه عدالت یکجا بالا بیاورید!
⚡️مجید اسدی
زندان گوهردشت
مرداد ۹۷
یک عکس، یک فراز 🔻 این عکسِ مجاهدین با خمینی،متعلق به چه زمانی بوده؟ 🔻 داستان این ملاقات چه بوده؟ 🔻 چه حرفهایی بین مجاهدین وخمینی رد و بدل شده ؟ 2️⃣
🔻 این عکسِ مجاهدین با خمینی،متعلق به چه زمانی بوده؟
🔻 داستان این ملاقات چه بوده؟
🔻 چه حرفهایی بین مجاهدین وخمینی رد و بدل شده ؟
2️⃣
۱۳۹۷ مرداد ۶, شنبه
آتش زدن بنرخامنه ای: گیلان / شیراز/ کهکیلویه و بویراحمد
#فعالیت_کانونهای_شورشی
💥 آتش زدن بنرخامنه ای: گیلان / شیراز/ کهکیلویه و بویراحمد
💥پاره کردن بنر خامنه ای: اردبیل / کرج
💥اردبیل:تخریب بیر خامنه ای
💥 سرخه حصار:پاره کردن بنر خامنه ای و خمینی
💥کرمانشاه- کانون شورشی فریاد: بزرگداشت فروغ جاویدان
خامنه ای امروز بنرت را اتش می زنیم - فردا بیت العنکبوت ولی فقیه را به اتش می کشیم
اشتراک در:
پستها (Atom)
فوری فوری در اشتهارد کرج جوانان حوزه علمیه را به آتش کشیدن الان درحال رفتن به سمت فرمانداری برای تسخیرش هستند 🔸 میان جاده کرج هم درگیری ...
-
قضاوت مردم نسبت به هم از روی عقاید همدیگر نیست بلکه از رویکرد اجتماعی افراد است ابتکار جالب یک جوان مسلمان : نوشته : من مسلمانم ولی ترو...
-
تظاهرات شبانه مردم باغيرت #كرج با شعار ”ايرانى بسه ديگه غيرتتو نشون بده“ آتش زدن موتور نیروهای سرکوبگر دست مریزاد و دم ...